تاريخ : سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, | 18:1 | نويسنده : ranius

 

هنری بک در سرداب های زیرزمینی قلعه الموت، در نزدیکی دریای خزر، طومارهایی یافته است که شواهد جدیدی در مورد قالیچه های پرنده به دست می دهد.این طومارها که به طرز خارق العاده ای سالم مانده اند، در اوایل قرن سیزدهم میلادی توسط یک محقق یهودی به نام اسحاق بن شریره نوشته شده است.

 

پس از آن که پروفسور جی. دی . سپتیموس، زبان شناس مشهور، این متون را از زبان فارسی به انگلیسی ترجمه کرد، این دست نوشته ها باعث جنجال های زیادی در جامعه علمی جهان شدند. مدت کوتاهی پس از انتشار ترجمه این متون، کنفرانسی با حضور کارشناسان برجسته بین المللی در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن برگزار شد. بسیاری از مورخان با حمله به بک، این دست نوشته ها را جعلی خواندن. اما پروفسور سپتیموس که به خاطر عدم شرکت بک در این کنفرانس به خاطر تولد فرزندش دفاع از او را به عهده داشت، گفت که این متون باید به طور دقیق مورد بررسی قرار بگیرند.

 

قدمت این دست نوشته ها اکنون در انستیتوی لئوناردو داوینچی شهر تریست، به کم روش رادیو کربن در حال تعیین است.

 

بنا بر نوشته های بن شریره، حکام مسلمان متعصب آن زمان قالیچه های پرنده را وسیله ای شیطانی می دانسته اند و به همین خاطر دانش و سازندگان آن را سرکوب کرده اند و ردپای آن را از تاریخ به دقت پاک کرده اند.هر چند قالیچه های پرنده تا اواخر قرن سیزدهم میلادی بافته و فروخته می شده اند، اما استفاده از آن در انحصار افراد خاصی بوده است.

 

بنابر یادداشت های بن شریره، نخستین اشارات به قالیچه های باستانی در دو متن باستانی صورت گرفته است. یکی از این کتاب ها، مجموعه ای از ضرب المثل ها است که توسط شامشاد، وزیر نبوکدنزر پادشاه بابلی جمع آوری شده است و منبع دیگر، مجموعه ای از گفتگوهای باستانی است که توسط شخصی به نام ژوزفوس نگاشته شده است.

بر اساس نوشته های بن شریره، قالیچه های پرنده ای که می توانستند چند متر بر فراز زمین شناور باشند، نخستین بار توسط کیمیاگران و صنعت گران دربار ملکه صبا ساخته شد و ملکه صبا آن را به نشانه عشق خود برای حضرت سلیمان فرستاد. اما وقتی ملکه صبا خبر برخورد سرد حضرت سلیمان را با هدیه اش شنید، دل شکسته شد و صنعت گران خود را از دربار بیرون کرد. این صنعت گران در نهایت در ناحیه بین النهرین و در نزدیکی شهر بغداد ساکن شدند و کسب و کار خود را ادامه دادند.

بن شریره در یادداشت های خود به توضیح چگونگی کار این قالیچه های پرنده می پردازد، اما متأسفانه اکثر اصطلاحات و عبارات فنی به کار رفته در این قسمت قابل فهم نیست. اما از قسمت های قابل خواندن متن چنین بر می آید که قالیچه های پرنده هم مانند قالیچه های معمولی روی دار بافته می شده اند و تفاوت آنها با قالیچه های معمولی در مرحله رنگرزی بوده است. صنعتگران دربار ملکه صبا گل مخصوصی «به دست آمده از چشمه های کوهستان» کشف کرده بودند که هنگامی که در معرض حرارت شدید، «داغ تر از آتش حلقه هفتم جهنم» در ظرفی محتوی روغن یونانی قرار می گرفت، خاصیت ضد مغناطیسی پیدا می کرد. با توجه به مغناطیس بودن کره زمین، وجود میلیون ها محور مغناطیسی که از قطب جنوب تا قطب شمال کشیده شده اند، قالیچه هایی که الیافشان به این گل آغشته می شد می توانستند از سطح زمین فاصله بگیرند. این فاصله با توجه به غلظت و میزان گل به کار رفته، از یک متر تا چند ده متر می رسید. محورهای مغناطیسی مانند ریل های هوایی عمل می کردند و قالیچه می توانست در امتداد این محورها پیش رود.

براساس یادداشت های بن شریره، کتابخانه اسکندریه تعداد زیادی از این قالیچه های پرنده را در اختیار داشته است و آن را برای گردش میان قفسه های مملو از پاپیروس کتابخانه، در اختیار مراجعه کنندگان به کتابخانه می گذاشته است. این کتابخانه که در یک زیگورات قرار داشته است، بیش از 40 هزار طومار خطی در اختیار داشته است که توسط سیصد نسل از کاتبان نگاشته شده بود. سقف این کتابخانه آن قدر بلند بوده است که بسیاری از مراجعه کنندگان ترجیح می داده اند به حالت شناور در هوا و روی قالیچه های پرنده مطالعه کند. براساس یادداشت های بن شریره، ساخت قالیچه های پرنده در سرزمین های اسلامی به دو دلیل سرکوب شد.

نخست این که حکام متعصب مسلمان می گفتند بشر قرار نیست پرواز کند و قالیچه های پرنده باعث به هم خوردن نظم امور می شوند. دلیل دوم بیشتر اقتصادی بود. بسیاری از اشراف و ثروتمندان عرب ثروت خود را مدیون گله های شتر و اسب خود بودند و دلشان نمی خواست چند صنعتگر فقیر و بی چیز با ساخت قالیچه های پرنده کسب و کار آنها را نابود کنند.

قالیچه های پرنده در زمان حکومت خلفای اموی و عباسی به شدت سرکوب شدند و در نهایت در سال 1226 میلادی و با حمله مغول به آسیای مرکزی، در هرات و بلخ و بخارا حمام خون به راه افتاد. مغول در جریان غارت و تاراج خود، چند قالیچه پرنده هم پیدا کردند و هنگامی که مردی به آنها گفت این قالیچه ها تیزروتر از اسب های پاکوتاه مغول هستند، چنگیرخان چنان از این توهین برآشفته شد که سر مرد را از تنش جدا کرد و دستور داد تمام قالیچه های پرنده قلمروی وسیعش را جمع آوری و نابود کنند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







پيچک